گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر
رفتم گلستان كه با عشق برات يه دامن گل بچينم ولی ديدم که شلوار پامه
غضنفر باباش میمیره میشه یتیم. مامانش میمیره میشه دو تیم. همه خانوادش میمیرن میشه تیم ملی!
::::
::::
سه تا دوست صمیمی دارم بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرن !
( غم ، حسرت ، تنهایی! )
::::
::::
دفترچه خاطرات غضنفر : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، در یک شب آفتابی خاله ام مرا زایید !
::::
::::
غضنفر ماشینش پنچر میشه…
میره از لوله اگزوز فوت میکنه...
حیف نون رد میشه..میگه:خره…
تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه…
چون شیشه های ماشینت پایینه !!!
::::
::::
غضنفر بعنوان مهندس کامپیوتر استخدام میشه! آخر وقت روز اول رییس رفت ازش پرسید: خُب، امروز چه کردی؟ غضنفر گفت: هیچی؛ کلیدهای کیبورد نامرتب بود، بترتیب الفبا چیدمشون!
به یارو میگن با اجر یه جمله بساز میگه خر خودتی با آجر خونه میسازن
نظرات شما عزیزان: